معرفی رمان
ژانر: عاشقانه_ اجتماعی
خلاصه:
ماجرا در مورد پسری به نام عرفان که دیوانهوار دختر عمویش را دوست دارد و از کودکی دل در گرو او دارد. لیلا بعد از آنکه در کنکور موفق نمیشود، برایآن که به آرزوی خود یعنی پزشک شدن جامه عمل بپوشاند، راهی کانادا میشود و این در حالیست که عرفان به هیچ وجه راضی به رفتن او نیست. مدتی بعد عرفان در کمال ناباوری خبر ازدواج لیلا را میشنود و این خبر به شدت او را ناراحت و افسرده میکند…