رمان در هیاهوی سکوت توسط sarina.a
- 0 دیدگاه
- 185 مشاهده
زندگی بازی های عجیبی دارد گاهی بر علیه تو و گاهی هم گام باتو، همه چیز و هم کس بر علیه من و هدفم بودند. زخم زده اند به قلبم... کسانی که از آن ها، این انتظار را نداشتم.
کسانی که هم خونم و از هرکسی به من نزدیک تر بودند.
زنده، زنده چالم کردند... با کارهایشان، با زخم زبان هایشان... و راهی نماند جز...

-
3
نظرهای پیشنهاد شده
هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود دارد.
برای ارسال دیدگاه یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید
برای اینکه بتوانید دیدگاهی ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید
ایجاد یک حساب کاربری
برای حساب کاربری جدید در سایت ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !
ثبت نام یک حساب کاربری جدیدورود به حساب کاربری
دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید
ورود به حساب کاربری